افکار ناشناخته ی من

فعلا که هستیم؛ دنده نرم هر آن‌چه پیش آید.

حس و حال بعداز فارغ التحصیلی

/ بازدید : ۱۰۴

سلام سلام بعداز یه غیبت خیلی طولانی✋🏻

راستش دست و دلم به نوشتن نمیره نمیدونم چرا🫠،بگذریم اومدم بگم اینجانب ۶تیر ماه یعنی دوروز پیش فارغ التحصیل شد،میدونم الان فکر میکنید چقد خوش بحالمه و چقد خوشحال آره منم فکر میکردم خوشحال ترین آدم دنیا قراره باشم اما خیررر اینقد گریه کردم که عمیقا چشمانم دیگه یاری نمیکنن میپرسید واسه چی؟؟!واسه دوستام واسه حمز واسه نگ ِخوش قلب و مهربون و خوش خنده واسه تک تک هم اتاقیام ،وهیچکدوم همشهریم نبودن واین دیگه عمیقا ناراحتترم کرد🥹،چند شب پیش به حَمز غر میزدم که دلم یه چیزه خوشمزه میخواد پرسید چی ؟گفتم شیک انبه بعد پرسید چند نفر پیشتن تو اتاق گفتم ۲نفر گفت اها بعد یه نیم ساعتی غیب شد بهش زنگ زدم که غر بزنم دیدم اشغاله واز اونجایی که اینقد گُله همه باهاش خوبن و دوستن گفتم اه باز داره با دوستای دیگش حرف میزنه بعداز. چند دقیقه پیام داد برو پایین شیک انبتون رسید و من عملا قلبم اکلیلی شد😍🥹،چه روزایی که براش غر زدم و گوش کرد و با ناراحتیام ناراحت شد و با خوشحالیم خندید ،ناراحتم که دیر شناختند دیر باهاش دوست شدم والان کلی ازش دورم 🥹😭 همش ویس میفرستم واسش و گریه میکنم و اون فقط میگه بخدا که زود میام شیراز اینطوری نکن،منکه ولت نمیکنم دوستیمون که تموم نشده 🫠اما من اونقد تو همین مدته کم ازش خاطره و عکس و فیلم دارم که واقعا تحملش سخته که الان ازش دور باشم ،روز ۶تیر من شبش بلیط داشتم و خب قبلش با یکی از بچه ها میخواستم برم بیرون و خب به حمز زنگ زدم واونم‌اومد کلی گفتیم خندیدیم‌موقع رفتن و‌جدا شدن هعی میگفت پشت سرم گریه نکنیادوس ندارم خیلی سعی کردم و جلوش گریه نکردم گفت عکس بگیریم و تو اسنپ کلی عکس گرفتیم با کیفیتای داغون اما بعد برای فرستاد که یکیشونو گذاشته پس زمینه گوشیش  و خب رسیدیم جلوی دره خابگاه ما گفت پیاده نمیشم خابگاتون دوربین داره گفتم سگ تو غلط میکنی یالا و بالاخره پیاده شد و گفت خب وقته خدافظیه محکم بغلش کردم. و سریع گفتم خدافظ و رفتم داخل خابگاه از دره خابگاه رد شدم گریه هام شروع شدن واقعا حمز گوگولی ترین دوسته منه باهاش که دوست شدم فهمیدم دوستی فارغ از جنسیته‌ وواقعا بهتراز همچنین خودم منو میفهمه درک میکنه میشنوه بازها بخاطرش خداروشاکرم وواقعا در این مورد حس میکنم خوش شانس ترینم که دوستی مثله حمز  رو دارم و همچنین نِگ وکیم‌ تپل رو یادم رفت بگم خلاصه عمیقا  بخاطرشون ناراحتم و گریه میکنم 

۰
عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان