محکوم بودن به ادامه زندگی🙃
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه دلم خیلی براتون تنگ شده بود(الکی مثلا من خیلی وقته نیومدم😉😅)
چقد خوبه وقتی خودم تنها خونه ام مامان نیست گیر بده و ذره بینشو دست بگیره و منو زیر ذره بین قرار بده ،داداش نیستکه هی آتیش بیار معرکه بشه و بره چوغولیه منو میش مامانم بکنه و بعد با هم همدست شنو به جونه من بیفتن🤦🏻♀️😥.تنهایی رو آرامشو دوست دارم وواقعا بهش نیاز دارم خیلی زیاد .حس میکنم دیگه ظرفیتم تکمیله تکمیله تا ته حتی فراتراز ظرفیت حرفاشونو خواسته های زورکیشونو قبول کردم و به شدت خستم خسته از همه چیز،وقتی فکرشو میکنم ۱۹ سال و چند ماه از عمرم میگذره ولی یه روزشو ادمه خودم نبودم یه روزشو زندگی نکردم واسه خودم و فقط محکوم بودم به زندگی کردن و ادامه دادن😥.(خب این وسط بگم که همین اکنون بسته پستیم رسید اون مانتویی که سفارش دادمو اوردن قشنگه خیلی😍)
خب از این آدمایی که باورم ندارن خستم دلم عجیب آدمی رو میخواد که باورم کنه بدونه توضیح بدونه دلیل گفتم شبه بگه قطعا هست گفتم روزه یه درصدم شک نکنه.
یه عمره دارم باهاشون زندگی میکنم ولی هیچ حسو علاقه ای ندارم بهشون میتونم بگم برای هم اتاقیام که تازه چند ماهه باهاشون اشنا شدم نگران میشم اشک میریزم اما برای خانوادم نه
خانواده بعضی وقتا میگم این کلمه چه معنی میده اصلاا من که هنوز معنیشو درک نکردم.برا خودمم عجیبه در مقابله بقیه کوره ای از احساسم اما در مقابله اینا که یه عمره زندگی کردم باهاشون بی حسمم خنثام و میشه گفت تیکه سنگم.این ادم نبودم اینو ازم ساختن خودشون من احساس داشتم خوشحال بودم ولی اینا نخواستن احساس و خوشحالیمو ببینن ،اینا به جای بچه یه رباط میخواستن که هر چی اونا میخوانو انجام بده،تمام تلاششونوکردن که منم عینه رباط باشم و هر جا طبق برنامشون نرفتم شدم آدم بده😥🙃.
اوایل حرف میزدم جواب میدادم اما الان فقط سکوت میکنم و هربار با حرفاشون خرد میشم میشکنم اما دیگهه نمیتونم توانه دفاع ندارم ادم وقتی حرف میزنه که یکی باورش کنه یکی تاییدش کنه من هر چی بگم هر کار کنم ادم بده ام و هیچ فرقی نمیکنه.
الان دارم به فرشته نجات فکر میکنم که بیاد زندگیمو از این وضع نجات بده .میدونم الان میگید خودم باید تلاش کنم زندگیمو درست کنم تلاش کردم خیلی خیلی نشد این ادما اینجوری بزرگ شدن و شکل گرفتن.میگن کافر همه را به کیش خود پندارد دقیقا همینه بی اعتمادی دیدن حرف زور شنیدن و حالا دارن اون چیزایی که خودشون تو بچگیشون یا هر زمانی تجربه کردن سره منمیارن.از دید آدمای این خونه عشق مسخرست اصلا وجود نداره و عاشق شدن ممنوعه و خیلی چیزایه دیگه الان فقط یه امیدواری دارماونم اینه که یه فرشته نجات هر چه زودتر پیدا شه چون تا وقتی تو این خونه ام معنیه زندگی رونمیفهمم
اومدم بگم دعام کنید حالم خوب شهه و اون فرشته نجات هر چه زودتر پیدا شه محتاجه دعاتونم💫🙏🏻😥